عنوانه بی عنوانی

شگفت انگیز

 شرمنده بچه های باشگاه اینم عکس

اینم برا شما  امیدوارم بعدی شما طلا بگیرید البته اگه میتونید................. (وسطی منم چی کار کنم دیگه هوادار زیاد دارم)



نظرات شما عزیزان:

عسل خانوم
ساعت20:06---26 فروردين 1391
سلام ............ از وبت خوشم اومد فقط یه سوال شما تکواندو کارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/اخه من 8 ساله تکواندو کار می کنم برام جالب شد بدونم.......... راستی فهمیدم که استقلالی ........دمت گرم
پاسخ:سلام من 4 ساله دارم تکواندو کار میکنم


سارا
ساعت15:34---25 اسفند 1390
عشق واژه اي است از جنس نور
كه با دستي از جنس نور
بر صفحه اي از جنس نور نوشته مي شود
سلامممم وب جالبي داري باحاله ميسي كه بهم سر زدي خوشحال شدم موفق باشي باي تا هاي


غریبه دیروز،اشنا امروز،از یاد رفته فرداهایت...
ساعت21:21---11 اسفند 1390
عکس های شما که خیلی قشنگه...!!!!

محیا
ساعت19:34---9 اسفند 1390
سلام مطالبت خیلی باحاله خوشم اومدازمطالبت.من عاشق اون بازی کامپیوتری هستم.پاسخ:TNX

AMIR 3x
ساعت15:51---9 اسفند 1390
سلام تو دوست عزیز.ممنونم ک به وب من سر زدی!!تو هم وب خیلی جالب و قاتی پاتی داریپاسخ:سیلام به شما همه جوره توشه TNX

farzaneh
ساعت21:51---8 اسفند 1390
سلام آقا آرمین وبلاگتون بی نظیره مطالبشم حرف نداره خیلی باحاله خوشحال شدم که به منم سر زدین مرسیپاسخ:TNX

عشق دروغین
ساعت17:53---6 اسفند 1390
سلام به دوست خوبم مر30از نظرتون وب شماهم وبی قشنگیه
امیدوارم روز به روز آپ باشید.
قصه برگ و باد ( خدا )
آخرای فصل پاییز یه درخت پیر و تنها
تنها برگی روی شاخه ش مونده بود میون برگا
یه شبی درخت به برگ گفت:کاش بمونی در کنارم
آخه من میون برگا فقط تنها تو رو دارم
وقتی برگ درختو می دید داره از غصه میمیره
به خدا راز و نیاز کرد اونو از درخت نگیره
با دلی خرد و شکسته گفت نذار از اون جداشم
ای خدا کاری بکنکه تا بهار همین جا باشم
برگ تو خلوت شبونه از دلش با خدا می گفت
غافل از این که یه گوشه باد همه حرفاشو میشنفت
باد اومد با خنده ای گفت:آخه این حرفا کدومه؟
با هجوم من رو شاخه عمر هر دو تون تمومه
یه دفه باد خیلی خشمگین با یه قدرتی فراوون
سیلی زد به برگو شاخه تا بگیره از درخت جون
ولی برگ مثل یه کوهی به درخت چسبید و چسبید
تا که باد رفت پیش بارون بارونم قصه رو فهمید
بارون گفت با رعد و برقم می سوزونمش تا ریشه
تا که آثاری نمونه دیگه از درخت و بیشه
ولی بارونم مثل باد توی این بازی شکست خورد
به جایی رسید که بارون آرزو می کرد که میمرد
برگ نیفتاد و نیفتاد آخه این خواست خدا بود
هر کی زندگیشو باخته دلش از خدا جدا بود...
تا نظری 2باره بدررووود.
پاسخ:TNX


غریبه دیروز،اشنا امروز،از یاد رفته فرداهایت...
ساعت18:32---5 اسفند 1390
میشه خواهش کنم آهنگ وبتو برام ایمیل کنی...

خیلی خومشله...

داشتمش قبلا..

گمش کردم....پاسخ:NO TNX


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 3 اسفند 1386برچسب:چی؟؟؟؟؟؟؟؟,ساعت 20:33 توسط آرمین 007|


آخرين مطالب
» دنیا مال ماست خوشی هم 6 دنگمونه
» بخند وگرنه میزنمت
» بخند تا دنیا بهت بخنده
» هارپ (علمی بخون بدونی)
» dexter(دکستر)
» نمایشگاه ماشین در لاس وگاس
» فقط عکس
» بازم خنده
» رنگ امسال چیه؟
» عکس ها دیدنی
» عید نوروز
» TAITAN
» عنوانه بی عنوانی
» چهارشنبه سوری
» super natural(ماورای طبیعت)
» بهترین بازی کامپیوتر (با16میلیون عضو)
» lost(کمشدکان)

 Design By : Pichak